به دانه دانه تسبیح مادرم، موعود
به دانه دانه تسبیح مادرم، موعودکه بی تو هیچ نیامد به دیدنم لبخندکه روزها همه مثل هماند- سرد و سیاه-غروبها و سحرهاش خستهام کردندکشاندهاند مرا روزها به تنهاییگمان کنم که مرا منتظر نمیخواهند